1 . اشاعه ی فساد و فحشا و جایگزینی منکر به جای معروف در سطح جامعه و خانواده از جمله آثار آن است و از آنجا که جامعه یک مجموعه ی به هم پیوسته و مرتبط است ، هیچ گند و فسادی در یک نقطه محبوس و محدود نمی شود و در یک رابطه ی پیچیده ی اجتماعی به سرعت توسعه و گسترش می یابد و روابط سالم اجتماعی و نظم مطلوب جامعه را بر هم می زند در همین رابطه رسول خدا ( ص ) می فرمایند :
« آن گاه که شخصی گناهی را مخفیانه و دور از انظار عمومی انجام می دهد فقط به خودش ضرر می رساند ، اما زمانی که معصیتی به صورت علنی و در انظار عموم ارتکاب می یابد و دیگران هم از آن جلوگیری به عمل نمی آورند ، ضرر آن به کل جامعه می رسد . »
هم چنین رسول خدا ( ص ) در کلام دیگری می فرمایند :
« چگونه خواهد بود اوضاع شما ، زمانی که زن های شما تبهکار و مجرم و جوانانتان به فساد کشیده شوند و شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک گوئید ؟ اصحاب پرسیدند : آیا چنین اوضاعی پیش خواهد آمد ؟ حضرت فرمودند : آری و بدتر از آن زمانی فرا خواهد رسید که به منکر امر می کنید و از معروف نهی می نمائید . گفتند : آیا چنین حادثه ای اتفاق می افتد ؟ فرمودند : آری و بدتر آن که زمانی فرا می رسد که معروف در میان شما منکر و منکر تبدیل به معروف شود . »
1- فرمان دادن و درخواست ایجاد چیزی؛
2- شأن، شیء، کار و حادثه. در قرآن کریم نیز واژه «امر» در این دو معنا به کار رفته است. در معنای اول، مثل «قل امر ربی بالقسط» و در معنای دوم، مثل: «وشاورهم فی الامر». واژه «نهی» به معنای بازداشتن، منع کردن و نهایت رسیدن می باشد؛ زیرا نهی، بر غایت و بلوغ دلالت دارد و نهایت هر چیزی، غایت آن است؛ چنان که گفته می شود: «انتهیت الیه خیر» همین گونه است در مورد فردی که در حال انجام کاری است و سپس از آن نهی می گردد؛ چون آن کار به پایان می رسد. از این جهت، عرب به شتری که به آخرین درجه چاقی رسیده باشد، «ناقه نهیه» و به عقل، به دلیل آن که از کار زشت باز می دارد، «نهیه» و به گودی که آب بدان منتهی می گردد، «النهی» و به غایت ارتفاع روز، «نهاءالنهار» می گویند.
معروف و منکر در لغت: «معروف» از «عرف» به معنای مشهور، جود و بخشش، کار نیک و نیکی، انصاف و همراهی با اهل خانه و مردم آمده است؛ چنان که گفته شده است: معروف، ضد منکر و عرف، ضد نکر است و عرف، در اصل بر دو معنا دلالت دارد: 1- پی درپی بودن چیزی به صورت پیوسته. مانند یال اسب، تاج خروس، بلندی های مکانی و موج دریا؛ 2-آنچه سبب آرامش می گردد؛ زیرا انسان، از منکر ترس دارد و از آن فرار می کند و به معروف، آرامش می یابد. عرب به بوی خوش، «عرف» می گوید؛ زیرا نفوس انسانی، بدان وسیله سکون پیدا می کند. معروف و عرفان، از همین باب است.بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر، در لغت به معنای خواستن چیزی است که نفوس بشری به سبب آن، آرامش یابد.«منکر» از ماده «نکر» به معنای کار دشوار و زشت و جهل آمده است؛ زیرا منکر، ضد معروف است. هر چیزی را که شریعت، قبیح و حرام بداند، منکر است.
بنابراین، نهی از منکر، عبارت است از بازداشتن انسان از انجام کارهای زشت و نامعقول و جلوگیری از اموری که در واقع، انسان از آن، ترس و نفرت دارد، ولی به واسطه جهل و غفلت، گاه مرتکب آن می گردد.معروف و منکر در اصطلاح: معروف، آن چیزی است که خداوند متعال، انجام دادن آن را واجب نموده و عقل، انجام آن را ترغیب کرده است و منکر، آن چیزی است که خداوند، از آن نهی فرموده و عقل، از انجام دادن آن، کناره گیری می نماید.درباره مقصود از انجام امر به معروف و نهی از منکر، دو بیان وجود دارد: یکی این که مراد از امر به معروف، وادار کردن به انجام کار نیک و طاعت، و نهی از منکر، بازداشتن از انجام کار زشت و معصیت است. و بیان دیگر این که، امر به معروف عبارت است از سخن و گفتاری که انسان را به طاعت و فرمانبرداری خداوند وامی دارد، و در مقابل، نهی از منکر عبارت است از بازداشتن از انجام گناه و یا کلام و سخنی که سبب منع از انجام گناه می گردد و یا کراهت و تنفر وقوع گناه، از انسان منهی است. روشن است که تعریف دوم، رجحان دارد؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر زبانی و قلبی را نیز شامل می شود؛ در حالی که تعریف اول، این شمول و فراگیری را ندارد. چنان که شیخ طوسی (رحمه الله) تعریف دوم را پسندیده و فرمود: «امر به معروف و نهی از منکر، سه قسم است: یا به کردار و ید تحقق می پذیرد، یا به زبان و قلب
انسان به دلیل اجتماعی بودنش، نیاز به جمعی دارد که انیس او باشند، تا از غمها و سختی ها رهایی یابد و استعدادهای نهفته اش را به فعلیت برساند، وگرنه انسانیت انسان، بی معنا خواهد بود. به همین دلیل زندگی انسان، شکل گروهی به خود گرفته و اجتماعات متفاوت در عین حال، شبیه به هم را به وجود آورده است و رشد و تعالی انسانها تنها در محیط و اجتماع سالم و پاک، امکان پذیر است. چون افراد یک اجتماع سالم، همانند اعضای یک بدن، در طریق حیات اجتماعی و سازمان دادن به زندگی صحیح انسانی سهیم و شریکند و هیچ یک از آنان نمی تواند خود را در قبال سودها و زیان های اجتماعی بی تفاوت دانسته و عکس العملی از خود نشان ندهد، اینجاست که مسئله امر به معروف و نهی از منکر (نظارت همگانی) ضرورت پیدا می کند و موقعیت اساسی و بنیادی آن چون خون در تمام اعضاء و جوارح انسان جریان دارد، در صحنه حیاتی انسانی جلوه می کند. موضوع امر به معروف و نهی از منکر، بحث گسترده ای دارد و این نوشتار مختصر در صدد تبیین همه آن مباحث نیست.
از میان فرایض اسلامى، تنها فریضهاى که مشروط به تأثیر است، همین امر به معروف و نهى از منکر است. از ما خواستهاند تا بىتوجه به تأثیر، نماز بخوانیم یا روزه بگیریم. لیکن در مورد امر به معروف، مؤثر واقع شدن آن، یکى از شرایط وجوبش بهشمار است. (123) همه شرایط و مراتب و آدابى که براى اجراى این فریضه در نظر گرفتهاند، چیزى نیست جز کوشش براى مؤثرتر شدن آن. لذا هرگز در این مورد نمىتوان به شعار «بر رسولان بلاغ باشد و بس» بسنده کرد. بنا بر این آنکه در پى امر به معروف و نهى از منکر است، باید طبیبوار و مشفقانه درد بیمار خود را بشناسد و داروى مناسب آن را تجویز نماید و در این راه آدابى را بهکار بندد که او را موفق سازد. اما «مقصود از آداب، آن چیزهایى است که رعایت آنها در حصول غرض و گرفتن نتیجه مؤثر است. (124) » برخى از این آداب، اختصاص به امر به معروف ندارد و شامل بیشتر عرصههاى زندگى نیز مىشود و پارهاى از آنها در پارهاى از کتابها تحت عنوان شرایط امر به معروف و نهى از منکر ذکر شده و یا از مشتقات آنها بهشمار آمده است. تأمل در این آداب، ما را متوجه حقیقتى ناخوشایند مىکند: بسیارى از امر به معروفهاى ما، در حقیقت امر به منکر و زیر پا گذاشتن حقوق مسلم دیگران و تجاوز به حریم زندگى آنان است که شارع به هیچ روى بدان خشنود نیست.
امام علىعلیه السلام، در کنار تأکیدات بسیار بر اصل این فریضه، همواره بر آن است تا با آموختن آداب آن، دیگران را از کجفهمى و برداشت ناصواب برحذر دارد و شیوه درست آن را به مؤمنان بیاموزد.
1 . روش قلبی : روش قلبی یعنی اینکه هنگامی شخصی ارتکاب منکر و یا ترک معروفی را مشاهده می نماید ، انزجار قلبی و نفرت درونی خود را به نحوی در چهره ی خود نمایان سازد و با این روش به طور غیر مستقیم با شخص تارک معروف و یا عامل به منکر برخورد نماید . شاید با این روش شخص را از عمل خود باز دارد . به عنوان مثال چشم خود را بسته و یا روی خود را از او بگرداند و یا چهره ی خود را عبوس و ناراحت نشان دهد و یا با او قهر نماید و سنگین و سرد برخورد کند . البته گاهی این مراحل و شیوه ها باید به گونه ای باشد که طرف مقابل پی به علت این موضع گیری ببرد و جهت آن را دریابد . در همین رابطه امیرالمومنان ( ع ) می فرمایند « ادنی الانکاران تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفره » « پائین ترین درجه ی نهی از منکر این است که با گنهکاران با چهره ی گرفته و خشم آلود برخورد شود . »
2 . روش گفتاری یا بیانی : در این شیوه ، امر به معروف و نهی از منکر کننده با منطق و استدلالی متین و با بیانی رسا و مناسب و متناسب با قوه ی درک و فهم و سطح علمی طرف مقابل و با حالت شفقت و دلسوزی ، در ذهنیت احساس او راه پیدا می کند و در دو حوزه ی معرفت و احساس مخاطب خود ، تاثیر گذار می شود و او را متوجه خطا و لغزش می نماید .
نکته ای که در اینجا حائز اهمیت فراوان است اینکه ، روش ها و مراحل گوناگون امر به معروف و نهی از منکر باید با حالت رافت و دلسوزی نسبت به مخاطب صورت بپذیرد تا اعتماد او نسبت به دلسوزی گوینده جلب شود و موضع گیری خصمانه ننماید و زمینه برای پذیرفتن او فراهم شود . البته در سطح اوامر و نواهی با مراحل تشویق و موعظه و نصیحت آغاز می شود و تا تذکر و مذمت و تهدید هم کشیده می شود . همه ی اینها باید با استفاده از موازین فقهی و در جایگاه متناسب و موثر خود صورت پذیرد .
3 . استفاده از زور و قدرت : که این مرحله در زمان حکومت اسلامی باید از مجاری قانونی و مطابق ضوابط و مقررات مصوبه در چارچوب سیاست جنایی حکومت صورت پذیرد .
در این روش، نهادها و سازمان های مسئول این امر مشخص می شوند و شیوه های اجرایی نیز تعیین می شود.
هر مسائلی از احکام اسلامی در جای خود اهمیت ویژه و منحصر به فردی دارد و عدم انجام آن نیز در دین خلل وارد می کند. قرآن کریم در آیه 79 سوره مائده کسانی که نهی از منکر را انجام نمی دادند و کار زشتی که دیگران انجام می دادند، نهی نمی کردند چه بد کاری می کردند. سرزنش فرمود و به عنوان یک امر ناشایست قلمداد شد. حضرت علی (ع) نیز در این باره می فرماید: « روا نیست برای چشم مومن که معصیت خدا را مشاهده کند مگر اینکه قبل از برهم زدن چشم، آن را تغییر دهد. »11
قرآن کریم در آیه 110آل عمران در خصوص ترک این فریضه هم می فرماید : « شما نیکوترین امتی هستید که برای آن قیام کردند که برای اصلاح بشری مردم را به نیکوکاری وادار کنید و از بدکاری باز دارند. »
الف: پیامدهای فردی :
- تضعیف ایمان:
در حدیثی می خوانیم؛ « کسی که در برابر خوبی ها و بدی ها بی تفاوت است، مرده ای است که در میان زنده ها نفس می کشد. » 12
سکوت در برابر گناه نتیجه ای جز خسارت ندارد.
قرآن کریم در آیه 251 سوره بقره می فرماید: « اگر گروهی از مردم جلو فتنه و فساد دیگران را نگیرند، همه زمین به فساد کشیده می شود.»
ترک امر به معروف و نهی از منکر رفته رفته انسان را نسبت به دستورات الهی سست و بی اعتقاد خواهد کرد. فردی مشاهده کند دیگران به راحتی احکام الهی را زیر پا می گذارند هیچ گونه عکس العملی در قبال کار ناشایست او از خود نشان ندهد کم کم نسبت به شیوع محرمات الهی در جامعه بی تفاوت می شود و جامعه دچار ضعف ایمانی و اعتقادی می شود که نتیجه ای جز تباه و نابودی انسان نخواهد داشت.
ب: پیامدهای اجتماعی :
از آنجائی که فلسفه اصلی امر به معروف و نهی از منکر ایجاد آثار مثبت در جامعه اسلامی است حضور در این عر صه حساسیت و تعهد نسبت به ارزشهای اسلام و انقلاب و بیمه کردن این نهضت و نظام است این دو فرضیه مظلوم یاور می طلبد و انقلاب به زبان و بازوهای قدرتمندی نیاز دارد که دلسوز باشند لذا ترک آن نیز آثار منفی مخربی در بعد اجتماعی در جامعه بجای می گذارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
برخی از افراد می ترسند که مشتری و خرید آنان کم شود و یا دوستان خود را از دست بدهند یا به حرف آنان بی اعتنائی نشود امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کنند در حالی که حضرت علی (ع) در بند چهارم حکمت 374 نهج البلاغه چنین می فرماید: « همانا امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی (مرگ) را نزدیک می کند، نه از مقدار روزی می کاهد.
حضرت علی علیه السلام فرموده اند:
فان الله سبحانه لم یلعن القرن الماضی بین ایدیکم الا لترکهم الامر بالمعروف و النهی عن المنکر.
پس همانا خداوند امت های پیشین را لعنت نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر